آیه در واژه به معنی نشانهاست و در اصطلاح کوچکترین واحد تقسیم قرآن است. این کلمه در قرآن به همین معنای خاص نیز به کار رفتهاست. یک آیه میتواند چند حرف، چند کلمه، یک یا چند جمله و یا یک یا چند بند (پاراگراف) باشد. طبق محاسبهٔ کامپیوتری تعداد کل آیات قرآن ۶۲۳۶عدد است. (رامیار، تاریخ قرآن:۵۷۰) برخی آیات نظیر آیهٔ نور (نور، ۳۵)، آیه الکرسی، آیهٔ تطهیر (احزاب، ۳۳) و آیهٔ حجاب (نور، ۳۰ و ۳۱) با نامهای خاصی مشهورند.مسلمانان باور دارند ترتیب آیات قرآن توسط حضرت محمد(ص) طبق وحی تنظیم شدهاست. ::سوره::سوره در لغت به معنای «بُریده شده» است و در اصطلاح واحدی است دربرگیرندهٔ گروهی مستقل از آیات قرآن که مَطلَع «بسم الله الرحمن الرحیم» و مقطعی دارد. به اعتقاد شیعیان هر سورهٔ قرآن - جز سورهٔ توبه - با آیه «به نام خداوند بخشندهٔ مهربان» آغاز میشود. و اهل سنت «بسم الله» را جزء سوره نمیدانند. در قرآن کلمهٔ «سوره» به همین معنا به کار رفتهاست؛ مثلاً در آیهٔ تحدی (مبازره طلبی)قرآن ۱۱۴ سوره دارد. هر سوره یک یا دو نام دارد، که معمولاً از کلمهای از آن سوره گرفته شدهاست. برخی معتقدند ترتیب سورهها توسط پیامبر تعیین شده و برخی بر این باورند که آنها به هنگام گردآوری در زمان عثمان کما بیش به ترتیب طول مرتب شدهاند. سورههای قرآن به دو دستهٔ مکی (فروفرستاده شده در مکه) و مدنی (فروفرستاده شده در مدینه) تقسیم میشوند. سورهها لزوماً وحدت موضوعی ندارند. نام رایج و تعداد آیات هر یک در انتهای این مقاله آمدهاست. برای مشاهده فهرست نام سورهها و تعداد آیات آنها به مقاله سوره رجوع کنید.:: دیگر تقسیمبندیها::قرآن به ۳۰ بخش تقریباً مساوی به نام جزء تقسیم شدهاست. هر جزء از دو قسمت مساوی به نام حزب تشکیل شدهاست و احزاب به نصف و ربع حزب تقسیم میشوند (برخی نیز هر جزء را به چهار حزب تقسیم میکنند و در این صورت ۱۲۰ حزب داریم).فارسیزبانان یک ربع از قرآن را هفتک و یکهفتم آن را هفتیک مینامیدند.در برخی مکتبهای قدیم، کودکان نخست هفتک (از ۱ تا ۷) قرآن را بدون دانستن معنی حفظ میکردند و بعد به بقیه امور حفظی و معانی میرسیدند.::سبک::سبک آیات قرآن با زمان پیدایش و نیز محتوای آنها متناسب است. سورههای مکی از سورههای مدنی مسجعترند. همچنین آیاتی که به حوادث قیامت و بیم و امیدِ آن میپردازند، بیشتر احساسات خوانده را منقلب میسازند و آیاتی نظیر آیات احکام به گونهای است که خرد خواننده را مخاطب قرار میدهد.مسالهٔ دیگر تفاوت آشکار سبک قرآن با سایر سخنان روایت شده از پیامبر اسلام (ص) و نیز سخنان چون علی بن ابیطالب(ع) است.
:: متن پاشان::
اسلوب متعارف نگارش اغلب کتابها، روایت خطی است؛ یعنی از یک نقطه به عنوان مقدمه آغاز و پس از بیان مستندات و استدلالات به نتایجی میرسد. اما قرآن بدین معنا آغاز و پایانی ندارد و میتوان آن را از هر قسمتی آغاز نمود، بی آنکه نیاز باشد بیش از چند آیه به عقب بازگشت. به بیان دیگر هر رکوع مستقل از باقی متن گویاست، جز در مواردی معدود نظیر سوره یوسف که تمام آن وحدت موضوع و مضمون دارد.::دیدگاه اسلامشناسان اروپایی::
نولدکه میگوید قرآن ناپیوسته و پاشان است. ریچارد بل این را از بیدقتی مولفان میداند.::پیدایش::مسلمانان همگی قرآن را وحی و الفاظ آن را عیناً و دقیقاً از جانب خدا میدانند، که توسط روح الامین (جبرئیل) بر محمد(ص) نازل شدهاست.
برخی غیر مسلمانان قرآن را متنی میدانند، که محمد(ص) خود آن را بیان کردهاست. برخی از ایشان نیز معتقدند قرآن یک کار گروهی و نوشته شده توسط اشخاص مشخصی است که محمد(ص) تنها یکی از آنها بودهاست.
::گردآوری::متن قرآن در سه مرحله گردآوری شد، تا نهایتاً به صورت امروزین یا اصطلاحاً «مصحف» درآمد. نخست زمان محمد(ص). سپس زمان ابوبکر و در آخر زمان عثمان. در دورههای بعدی رسم الخط آن اصلاح شد.::زمان محمد(ص)::در زمان حیات پیامبر، وی قرآن را بر مسلمانان میخواند. برخی آن را حفظ میکردند و برخی بر تکههای چرم، استخوانهای شانه و دنده گوسفند و شتر، چوب درخت خرما، سنگهای صاف و صیقلی و گاه کاغذ مینوشتند. از آنجا که هنوز قرآن بر پیامبر وحی میشد و متن آن ناقص بود، امکان «کتاب ساختن» آن وجود نداشت. «جمع قرآن در زمان رسول خدا را اصطلاحاً تألیف گویند.» در زمان حیات پیامبر ۳۷ نفر حافظ کل قرآن بودند. (رامیار، تاریخ قرآن:۲۵۵) و تعداد کاتبان وحی که برای خود نسخهای برمیگرفتند به بیش از پنجاه نفر میرسیدهاست.:: زمان ابوبکر::
در این زمان جنگهای ردّه بین مسلمانان و از دین برگشتگان و متنبّیان رخ داد، که در آن تعدادی از حافظان قرآن کشته شدند. به پیشنهاد عمر و به دستور ابوبکر «زید بن ثابت» که از کاتبان وحی و حافظ قرآن بود، مأمور جمع آوری قرآن شد. «زید همه نوشتههای قرآنی را ولو آنکه دهها حافظ و دهها نوشته مطابق آن بود، با اخذ حداقل دو شاهد یکی از کتابت و یکی از حفظ میپذیرفت.» قرآن توسط زید طی ۱۴ ماه و تا زمان فوت ابوبکر در سال ۱۳ هجری به صورت مجموعهای از صحیفهها جمع آوری شد و طبق وصیت ابوبکر در اختیار عمر و سپس دخترش «حَفصه» قرار گرفت.::زمان عثمان::
در زمان عثمان با توجه به گسترش سرزمین مسلمانان تا ایران، شام و مصر نیاز بود به سرعت متن واحدی از قرآن در تمام سرزمینهای مسلمان منتشر شود. همچنین به علت فوت یا کشته شدن تعدادی از حافظان و نویسندگان وحی بیم تفرقه در متن قرآن وجود داشت. از این رو، خلیفه عثمان با جمعآوری نسخههای مختلف دست به یکسانسازی قرآن زد. وی انجمنی متشکل از «زید بن ثابت»، «سعید بن عاص»، «عبدالله بن زبیر» و «عبدالرحمن بن حارث» تشکیل داد. این گروه با همکاری دوازده نفر از قریش و انصار کار تهیه نسخه نهایی را انجام دادند. آنها تمام نوشتههای قرآن موجود را گرد آوردند و با تکیه بر شهادت شاهدان و حافظان نسخه نهایی یا «مصحف امام» را تهیه کردند، که معروف به مصحف عثمانی است و به خط کوفی ابتدایی بود. این کار در فاصله سالهای ۲۴ تا ۳۰ هجری قمری انجام شد و از روی آن ۵ یا شش نسخه تهیه شد. دو نسخه در مکه و مدینه نگهداری شد و باقی نسخهها به همراه یک حافظ قرآن که نقش راهنمای درست خوانی را داشت، به بصره، کوفه، شام و بحرین ارسال شد.(ر.ک. کتاب قرآن شناخت، بهاءالدین خرمشاهی)
عثمان برای دستیابی به «توحید نص» یا یگانگی متن قرآن دستور داد، تمام نوشتههای موجود قرآن را با آب و سرکه جوشانده و محو کنند، تا ریشه نزاع و اختلاف از بین برود. نسخههایی که نابود شدند شامل قرآن عبدالله پسر مسعود -که گویا فاقد دو سوره فلق و ناس بودهاست.- ابی پسر کعب بودند و قرآن امام علی نزد وی و فرزندانش باقی ماند و گرچه وی در گردآوری قرآن مستقیما حضور نداشت، در هیچ جا و در زمان خلافت صحت متن گردآوری شده را رد نکردهاست.[نیازمند منبع] صاحب نظران مسلمان معتقدند این نسخهها عموماً از نظر لغوی، املایی و تعداد سورهها تفاوت جزئی داشتهاند. اما به هر حال عموم مسلمانان حتی خاندان علی و سایر مخالفان خلافت بر صحت نسخه عثمان در طول تاریخ تاکید کردهاند. (ر.ک.کتاب قرآن شناخت، بهاءالدین خرمشاهی)
نظر مشهور جمع آوری در مورد جمع آوری قرآن همین است که ذکر شده اما محققین متاخر نظر بر جمع آوری قرآن در همان زمان محمد (پیامبر) دارند و روایات ونقلهای مربوط به جمع آوری قرآن بعد از محمد را متناقض یا ناظر به اموری دیگر (نظیر تکثیر مصحف یا توحید مصاحف میدانند. ر.ک. تاریخ قرآن، عزت دروزه /البیان، خویی /کاوشی در جمع آوری قرآن، ایازی /مباحثی در علوم قرآن، صبحی صالح::قرائت قرآن::قاریان هفتگانه(قرّاء سبعه) و راویان چهارده گانه
ن.ج. داود، مترجم عرب قرآن در مقدمه ترجمه خود از قرآن مینویسد: «با توجه به اینکه قرآن در اصل به خط کوفی نوشته شده بود و دارای حرکت و نقطه نبود، قرائتهای مختلفی از آن توسط مسلمانان بوجود آمدهاست که به یک اندازه دارای ارزش و رسمیت میباشند».
با توجه به نوشته این دانشمند دینی، نوشتارهای مختلفی از قرآن وجود دارد، اما طبیعت این نوشتارهای مختلف چیست؟ برای پاسخ به این پرسش باید در نظر داشت که قرآن توسط اشخاصی که «قاری» قرآن حساب میشوند نوشته شدهاست و با نام این افراد به یادگار ماندهاست. قرائتهای مشهوری از قرآن در قرنهای اولیه اسلام وجود داشت. این قرائتهای مختلف قرآنی در نهایت توسط افرادی که نوشتن میدانستند بصورت نوشته در آمد، به آن افراد راوی گفته میشود که قرائتهایی از قرآن را روایت کردهاند. بنابر این در واقع هر نسخه از قرآن نقل قولی است که توسط یک راوی از یک قاری قرآن انجام گرفتهاست و قرآن را نمیتوان خواند مگر اینکه به یکی از راویها و قاریها اعتماد کرد.
نوشتار زیر که توسط یک مسلمان نوشته شدهاست این مهم را با جزئیات بیشتری شرح میدهد: «قاریان بسیاری وجود داشتند و تعداد آنها به دلیل اینکه افرادی که قرآن را حفظ کرده بودند میمردند زیاد شد و کار آنها اهمیت بیشتری یافت و به دلیل اینکه قرآن با خط بسیار ابتدایی عربی نوشته شده بود و فاقد حرکت و نقطه بود باعث شد که خواندن و درک قرآن دشوار شود، بنابر این در قرن ۴ام اسلامی تصمیم بر این گرفته شد که قرائتهای مختلف قرآنی را از هفت قاری اصلی جمع آوری کنند و برای هر قاری دو راوی قرار دادند تا قرآن را با دقت و با حرکت و نقطه بنویسند. و نتیجه این کار ۷ قرآن اساسی بود که هرکدام دو راوی داشت و همگی با حرکت و نقطه بود که با یکدیگر اندکی اختلاف داشتند».
این کار در سال ۳۲۲ هجری قمری توسط خلیفه المقتدر سازماندهی شد و بالاخره انجام گرفت. دکتر شجاع الدین شفا در کتاب پس از ۱۴۰۰، سال برگ ۱۰۱ مینویسد: «در قرن چهارم هجری ابن مجاهد، یکی از فقهای بزرگ بقداد، به اتکاء حدیثی از پیامبر نظر داد که قرآن در هفت قرائت وحی شدهاست و هرچه جز آن باشد مخدوش است، و این نظر مورد تایید دستگاه خلافت نیز قرار گرفت. بدین ترتیب هفت قرائت مختلف از قرآن که هرکدام از آنها به یکی از فقهای بزرگ قرون اول و دوم هجری در شهرهای مهم جهان اسلام ارتباط داده میشد در سال ۳۲۲ هجری توسط خلیفه المقتدر به رسمیت شناخته شد. بعد از آن در دو مرحله متوالی سه و چهار قرائت دیگر بر آنها اضافه شد، بطوریکه سر انجام شمار قرائتهای مجاز قرآن به چهارده رسید (که حافظ ما در غزلی که انتساب آن بدو مورد تردید است، مدعی از برداتن همه آنها است).
عشقت رسد به فریاد، گر خود به سان حافظ قرآن ز بر بخوانی، در چارده روایت
متن قرائتی برگزیده جامع دانشگاه الازهر که چاپ مصر رایج قرآن در جهان امروز بر اساس آن صورت گرفتهاست، منسوب به فقیهی بنام عاصم بن ابی النجود است. که در سال ۱۲۷ هجری در کوفه درگذشتهاست».[نیازمند منبع]
این قرائتهای رسمی از این قرارند:
نافع، از مدینه سال ۱۶۹/۷۸۵- ابوعبدالله نافع بن ابی نعیم مدنی، مُکنَّی به «ابی رویم» میباشد. نافع اصلاً از اصفهان بود و در مدینه میزیست و در همانجا (به سال ۱۷۶ یا ۱۶۹) درگذشت، یادآوری کردهاند که وی قرآن را نزد ابومیمونه، «مولی ام سلمه»، همسر رسول خدا (ص) قرائت نموده است. روایان وی عبارتند از: ورش و قالون.
ابن کثیر، از مکه سال ۱۱۹/۷۳۷ - (عبدالله بن کثیر مکی) از ایرانیانی بود که کسرای ایران او را با کشتیهایی که به یمن فرستاده بود برای فتح حبشه گسیل داشت. ابن کثیر مردی فصیح و بلیغ... بود. و از جمع صحابه عبدالله زبیر و انسبنمالک را درک کرده بود. روایان وی عبارتند از: بُزِیّ و قٌنبل.
ابو عمرو الاعلی، از دمشق سال ۱۵۳/۷۷۰ - ابوعمروبن علاء بصری وی اهل ایران بودهاست و در میان قرّأ سبعه از لحاظ کثرت اساتید و شیوخ قرائت، کسی به پایة او نمیرسد، و قرآن را در مناطق مختلفی مانند مکه و مدینه و بصره و کوفه بر استادان زیادی قرائت کرد. سیدحسن صدر، ابیعمرو را شیعی میداند. راویان قرائت وی عبارتند از: دوری و سوسی (وی ایرانی و اهل شوش بوده است).
ابن عامر، از بصره سال ۱۱۸/۷۳۶ - وی در زمان عمربن عبدالعزیز و قبل و بعد از آن، امام مسجد دمشق (جامع اموی) و قاضی و پیشوای آن دیار بوده واز معمّرترین قرّأ سبعه به شمار میرود. ابن عامر بنا به قول صحیح به سال ۱۱۸ هجری قمری در نود و نه سالگی از دنیا رفت. راویان قرائت ابن عامر عبارتند از: هشام و ابن ذکوان.
حمزه، از کوفه سال ۱۵۶/۷۷۲ - حمزةبنحبیب زیّات کوفی حمزه اصلاً ایرانی است و زمان صحابه را درک کردهاست و شاید برخی از آنها را دیده باشد. حمزه نیز مانند عاصم شیعی است و قرآن را بر امام صادق (ع) خوانده است. شیخ طوسی نیز حمزه را از اصحاب امام صادق (ع) معرفی کردهاست. در وجه ملقب شدن حمزه به «زیّات» مینویسند که وی با آوردن روغن از کوفه به حلوان و آوردن پنیر و گردو از حلوان به کوفه امرار معاش میکرد.
الکسائی، از کوفه سال ۱۸۹/۸۰۴ - وی از مردم سرزمین ایران بودهاست و گویند در میهن خود در «طوس» یا «ری» وفات کرد. وی قرائت را چهار بار از حمزه اخذ کرد، به طوری که میتوان به قرائت او اعتماد نمود. کتابها و آثار زیادی به کسائی منسوب است. راویان وی عبارتند از: حفص دوری و ابوالحارث.
ابوبکر عاصم، از کوفه سال ۱۵۸/۷۷۸ - عاصم بن ابی النجود کوفی از مردم کوفه است، عاصم از قرّأ هفتگانه و شیعی است و قرآن را بر ابی عبدالرحمن عبداللهبنحبیب سلمی شیعی ـ که از یاران امیرالمؤمنین علی (ع) بود... قرائت کرد. عاصم با یک واسطه راوی قرائت امیرالمؤمنین (ع) است. به همین جهت گفتهاند فصیحترین قراآت، قرائت عاصم میباشد، زیرا وی قرئت اصیل آورده است. خوانساری در کتاب روضات الجنان در شرح احوال عاصم مینویسد: «وی پارساترین و پرهیزگارترین قرّأ، و رأی او درستترین آرأ در قرائت به شمار میرود». قاطبة دانشمندان شیعی، قرائت عاصم را فصیحترین قراآت دانستهاند. روایان وی عبارتند از: حفص و ابوبکر عیاش.::آمارهایی دربارهٔ قرآن::تعداد کل آیات قرآن ۶۲۳۶ است. البته در این رقم هم اختلاف هست. مثلاً در این محاسبه، «بسم الله الرحمن الرحیم» فقط در سورهٔ فاتحه (اولین سورهٔ قرآن) شمرده شدهاست (البته بجز سوره فاتحه؛ «بسم الله الرحمن الرحیم» که در ابتدای همه سورههای قرآن جز سوره توبه که «بسم الله الرحمن الرحیم» ندارد- قرار دارد جزء آیه اول آنها محسوب میشوند.)نظراتی دیگر نیز در این باره بسیار موجود است, برای مثال اشخاصی میگویند ۶۶۶۶ و اشخاصی دیگر میگویند ۶۲۳۴.
بسته به روش شمارش و تعریف کلمه و نیز نحوهٔ رسمالخط, اعداد مختلفی برای تعداد کلمات و حروف قرآن گفته شده. مشهورترین آنها ۷۷۷۰۱ کلمه و ۳۲۳۶۷۱ حرف است.
قرآن ۱۱۴ سوره دارد. سورهٔ ۹ قرآن سوره توبه «بسم الله الرحمن الرحیم» ندارد اما سورهٔ ۲۷ قرآن یعنی سورهٔ نمل ۲ «بسم الله الرحمن الرحیم» دارد. طولانیترین سوره قرآن سوره بقره یا گاو است که شامل ۲۸۶ آیهاست. کوتاهترین سوره قرآن هم کوثر با ۳ آیهاست.
بلندترین آیه قرآن، آیه ۲۸۲ بقرهاست که در آن ۲۰ حکم الهی آمدهاست. کوتاهترین آیه قرآن نیز آیه ۶۴ سورهٔ الرحمن است که رنگ باغ بهشتی را توصیف میکند